پایگاه تحلیلی الوقت - «کبوتر گرسنهای که در فواصل پی در پی اما نامنظم به او غذا داده میشود، به امید لقمه بعدی، رفتاری عجیب با رقص و تکانهای نامنظم سر از خود نشان میدهد.» این توصیف «بی. اف. اسکینر»، روانشناس انگلیسی در کتابی است که در سال ۱۹۴۷ منتشر شد و در آن گفته است که پرندگان تسلیم میشوند. توصیفات این کبوتر سرگردان و تسلیم شده در آغاز گزارش جدید روزنامه گاردین درباره دیدار اخیر رهبران اروپایی با «دونالد ترامپ»، رئیس جمهور آمریکا در کاخ سفید آمده است. دیداری که گفته شده درباره موضوع اوکراین با حضور رئیس جمهور این کشور و دیگر رهبران اروپایی برگزار شد، اما از نگاه بسیاری از کارشناسان اروپایی و غربی نوعی رفتار تحقیرآمیز از سوی ترامپ علیه کشورهای اروپایی و اوکراین تلقی شده است.
چاپلوسی جواب میدهد!
به نظر میرسد که رهبران اروپایی با درک این موقعیت که ترامپ از چاپلوسی و زبان چربی دیگران خوشش میآید، در نشست کاخ سفید مانند دانش آموزان یک مدرسه روبروی آقای مدیر ساکت و دست به سینه نشسته بودند.
ترامپ در گذشته رویکردی سخت گیرانه را در برابر اروپاییها از خود نشان داده بود، اما رهبران اروپایی سعی کردهاند تا در برابر رئیس جمهور آمریکا نوعی تسلیم شدگی را از خود نشان دهند، تا ترامپ هم سختگیریهایش در برابر اروپا کمتر شود. در ماه فوریه، «کییر استارمر»، نخست وزیر انگلیس با دعوت از ترامپ برای سفر به لندن به عنوان مهمان ويژه پادشاه، نظر ترامپ را جلب کرد و کاخ سفید در برابر تعرفههای وارد شده بر کالاهای انگلیسی با نرمش نسبی رفتار کرد. در ماه مارس یعنی حدود 3 ماه پیش نیز، «الکساندر استاب»، رئیسجمهور فنلاند همتای آمریکایی خود را با دعوت به بازی در زمین گلف تحت تأثیر قرار داد و ترامپ پس از سفر به فنلاند لحن خود را در برابر روسیه تندتر کرد.
همچنین در اجلاسی اروپایی در ماه ژوئن یعنی کمتر از 2 ماه پیش، رهبران ناتو افزایش بودجه دفاعی خود را به عنوان پاسخ مثبت به درخواست ترامپ برای افزایش سهم بودجه اروپا در ناتو پذیرفتند و در اعلامیه خود افزایش بودجه اروپا در ناتو را به عنوان اقدامی افتخارآمیز به درخواست رئیس جمهور ایالات متحده عنوان کردند. «مارک روته»، دبیرکل ناتو نیز با ادای احترام لفظی، با استفاده از کلمه «پدر» برای توصیف ترامپ از او تمجید کرد. پس از این اقدام ناتو، ترامپ با لحنی آرام و گرم از ناتو تعریف کرد و دیگر از ناتو انتقاد نکرد.
البته در مقاب روسها نیز متوجه شدهاند که با زبان نرم میتوان دل ترامپ را بدست آورد. وقتی ترامپ با پوتین در آلاسکا دیدار داشت، رئیس جمهور روسیه شخصیت ترامپ را ستوده و حتی به او گفته بود که اگر تقلب نشده بود، در انتخابات دور قبل(2020) هم در برابر بایدن پیروز شده بودی. ترامپ آن چنان از این تعریف پوتین ذوق شده بود که در گفتگو با فاکس نیوز جملات پوتین را درباره پیروزی گذشته در انتخابات تکرار کرد. پوتین هم دستمزد خوبی از ترامپ در آلاسکا گرفت و با نقشه راهی برای صلح در اوکراین از جلسه با ترامپ بیرون آمد. نقشه راهی که براساس دستورالعملهای مورد نظر کرملین تنظیم شده بود و شامل عدم آتشبس و واگذاری زمینهایی از اوکراین به روسیه بود.
بنابراین به نظر میرسد که زبان چربی و چاپلوسی در برابر ترامپ معمولا جواب میدهد و شاید درک همین موضوع بود که باعث شد تا رهبران اروپایی با پذیرش نوعی رفتار تحقیرآمیز توسط ترامپ، روبروی میز رئیس جمور آمریکا روی صندلیهای چوبی حلقه به گوش بنشینند. البته که این نشان دهنده شخصیت خودشیفته ترامپ نیز است.
کابوس اروپای مقتدر
از سوی دیگر دست به سینه نشستن رهبران اروپا روبروی ترامپ باعث شد تا در عمل توسعه ظرفیت اروپا به عنوان یک بازیگر قدرتمند منسجم و مستقل در نظام بینالملل زیر سوال رود! تکامل و هماهنگی وزن اقتصادی و نظامی اروپا به عنوان یک بازیگر واحد نظام بینالملل اکنون مورد ابهام است و در عوض اروپا به عنوان بازیگری نشان داده شده است که تنها زبان زور از سوی رئیس جمهور آمریکا را میفهمد. این موقعیت برای اروپا که زمانی بدنبال تبدیل شدن به یک بازیگر قدرتمند بینالمللی بود، مانند یک کابوس و شکست ایده اروپای قدرتمند است.
رهبران اروپایی میدانند که وضعیت فعلی اوکراین غیرقابل قبول است. به همین دلیل هم «فردریش مرتس»، صدراعظم آلمان، و «امانوئل مکرون»، رئیس جمهور فرانسه از رئیس جمهور آمریکا خواستند که پیش از نشست بعدی، پوتین را برای برقراری آتشبس تحت فشار قرار دهد. اما به نظر میرسد این درخواست اروپا گوش شنوایی در کاخ سفید ندارد.
در واقع اگر هدف از نمایش حضور رهبران اروپایی در کاخ سفید، نشان دادن قدرت اروپا و تمایل انگلیس، فرانسه و آلمان برای ایستادن در کنار اوکراین در مواجهه با روسیه بود، این نمایش دیپلماتیک موفق نشد. رهبران اروپایی در نشست کاخ سفید، نقش التماس کنندگان به پادشاه را بازی کردند و نشان دادند که کشورهای اروپایی همچنان ملتهایی هستند که برای امنیت آینده خود و اوکراین به لطف و عنایت آمریکا وابستهاند.
در حال حاضر نیز با ادامه جنگ اوکراین به بیش از 3 سال با وجود حمایتهای گسترده اروپا، کشورهای اروپایی نشان دادهاند به سختی قادر به دفاع از خود هستند، چه رسد به دفاع از اوکراین در برابر روسیه. دههها خلع سلاح نظامی، صنعتیزدایی خودخواسته و مدیریتگرایی بیپایان، کشورهای اروپایی را از ظرفیت و ارادهی جنگیدن حتی در یک جنگ کوچک محروم کرده است.
براساس گزارشها، پیش از دیدار ترامپ با رهبران اروپا، او برای گپ و گفت با پوتین تماس گرفت و پس از رفتن رهبران اروپایی نیز، ترامپ دوباره با رئیس جمهور روسیه تماس گرفت تا آخرین اخبار را به او بدهد. این گونه رفتارها گویای همه چیز است. با اروپا مانند کودکی رفتار میشود که باید آرام و مطیع باشد، در حالی که بزرگسالان به کار جدی ژئوپلیتیک خود مشغول هستند. در واقع اجلاس اخیر در کاخ سفید، اجلاسی بود که با عجله ترتیب داده شده بود تا قدرت و نفوذ اروپا را به نمایش بگذارد، اما در عوض، خلاف آن را آشکار کرد.
اوکراین ناکام
در جریان نشست اخیر رهبران اروپایی و اوکراین در کاخ سفید، «ولودیمیر زلنسکی»، رئیس جمهور اوکراین با کت و شلوار سرمهای شیک و نه لباسهای زیتونی همیشگیاش، وارد دفتر بیضی کاخ سفید شد و نامهای شخصی از همسرش، اولنا، به ملانیا ترامپ، همسر ترامپ داد . در این نامه از ملانیا ترامپ به خاطر مطرح کردن مشکلات اوکراین تشکر شده بود.
اما صرف نظر از این تعارفات و خوش و بشهای دیپلماتیک، به نظر میرسد که اجلاس کاخ سفید دستاورد مشخصی برای اوکراینیها نداشته است. جزئیات ضمانتهای امنیتی ادعا شده برای اوکراین هنوز مشخص نیست و ترامپ درخواست اروپا برای آتشبس به عنوان نقطه شروع مذاکرات صلح را رد کرد.
ترامپ در شبکههای اجتماعی هم بیانیهای منتشر کرد و در آن به صراحت گفت که زلنسکی میتواند فوری به جنگ با روسیه پایان دهد، به این شرط که زلنسکی از کریمه دست بردارد و پیوستن آن به روسیه را بپذیرد و از عضویت آینده کشورش در ناتو صرف نظر کند.
کیف تاکنون بیش از 30 توافقنامه امنیتی دوجانبه، از جمله یک توافقنامه 10 ساله با ایالات متحده، امضا کرده است. این توافقنامهها اساساً دسترسی به بودجه و ترتیبات همکاری نظامی را فراهم میکنند، اما تا به امروز نتوانستهاند مانع ادامه جنگ روسیه علیه اوکراین شوند. آنچه اوکراین اکنون به آن نیاز دارد، سازوکاری است که در صورت تصمیم روسیه برای حمله مجدد دفاع را فراهم کند، اما از آنجایی که روسیه یک کشور هستهای است، حفاظت از امنیت اوکراین باید شامل سایر الزامات درگیری با یک قدرتهای هستهای نیز باشد.
میزان و ماهیت تعهد ایالات متحده به امنیت آینده اوکراین فعلاً مشخص نیست و مسئله واگذاری سرزمین، بازگشت کودکان اوکراینی و غرامتهای احتمالی روسیه همچنان نامشخص و بلاتکلیف است. این بلاتکلیفی برای اوکراینی که همه سرمایه و امیدش را در سبد حمایت غرب و آمریکا گذاشته بود، چیزی جز ناامیدی و بلاتکلیفی نخواهد داشت.